پنج ماهه که بودی به کمک دلارام جان نشستی, تا روز قبلش هی میگفت " مامان, مهرو رو بنشونیم دیگه" و میگفتم: نه هنوز زوده عزیزدلم

اما آنروز تو را جلوی خودش نشاند و دید که کاملا به حفظ تعالت مسلط هستی و ذوق کنان و جیغ کشان فریاد زد : " مااااماااان مهرو خودش نشسته " و گیسو بدو بدو رفت پیشش و جیغ زد وااای مامان مهرو تونست بشینه 

و ما ذوووق. و ما غشش. و ما خوشحاااال. از تو فیلم گرفتیم و برای خانواده فرستادیم.

ای من به قربان تو و ذوق خودت


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها